(Institute of Legal Education)iledu

(Institute of Legal Education)iledu

(Institute of Legal Education)iledu
(Institute of Legal Education)iledu

(Institute of Legal Education)iledu

(Institute of Legal Education)iledu

دانلود ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل


ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل

دانلود ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 93 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36

ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل در 36 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

بخشی از متن :

فصل اول- سیر شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین­الملل

طی سالیان دراز و فراز و نشیب های بسیار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بین­الملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصیت حقوقی افراد انسانی نضج یافته و به تدریج پیشرفت نمود تا به موقعیت کنونی خود نایل گشت. به این ترتیب، افراد که در عرصه بین­المللی وضعیتی شیء گونه داشتند ابتدائاً در آثار و باورهای علمای علم حقوق بین الملل و متعاقباً در رویه و عملکرد موضوعات و مراجع بین المللی به عنوانِ موضوعات بین المللی پذیرفته شدند و از این رو مفهوم شخصیت بین المللی در خصوص افراد شکل گرفت و در پس آن با ظهور حقوق بشر و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق تمامی افراد بشری به شناسایی در مقابل قانون یا به عبارت دیگر حق افراد به شناسایی شخصیت حقوقی مورد پذیرش جامعه جهانی واقع شد؛ حق مزبور برای رسیدن به موقعیت فعلی و شناسایی جهانی در خصوص تمامی اعضای خانواده بشری، مسیر طولانی پیموده است، که بیان این فرآیند، ارزش و اعتبار این حق را بیشتر آشکار می نماید

مبحث اول- دوره انحصار شخصیت حقوقی به دولت ها

با پیدایش عصر رنسانس، فعالیت بشری با قدرت و وسعت بسیار در طریقی نو گام نهاد. قدرت معنوی پاپ و امپراطور ساقط گردید و کشورهایی با حاکمیت مستقل و مطلق در صحنه جهانی به وجود آمدند.[1] ژان بدن فرانسوی که قابل توجه ترین فیلسوف قرن شانزدهم بود، در این زمان واژة حاکمیت را وارد علوم سیاسی کرد؛ از منظر وی حاکمیت دولت مطلق است، او نظم سیاسی را مبتنی بر حاکمیت مقتدر و مطلق می دانست.[2] در واقع وی در اندیشه آن بود که مثلث دولت، حاکمیتِ مسلط و شاه را به صورت یک قاعده حقوقی- سیاسی درآورده و به کرسی بنشاند[3]؛ براین اساس با تأثیر از نظریات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاکمیت مفهوم جدید و خطرناک «قدرت نامحدود » را پیدا نمود.[4]

در قرن هفدهم حقوق بین الملل از منظر هوگو گروسیوس[5] متشکل از قواعد و اشکال رفتاری قابل اِعمال ما بین دولت ها در روابط ما بین خودشان بود.[6] در این راستا توماس هابز[7] از طرفداران افراطی نظریه حاکمیت، معتقد بود که حاکمیت نباید محدود باشد. او بر این باور بود که هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند زمامدار را محدود سازد؛ زیرا زمامدار قدرت کامل و مطلق دارد، همه اقدامات حکومت در دست او است و هیچ کس را بر او حق اعتراض نیست.[8] از این رو، مفهوم شخصیت حقوقی دولت در قرن هفدهم توسط گروسیوس و هابز شکل گرفت و توسعه داده شد.[9]

در این دوران با انعقاد معاهدات وستفالیا که در پایان جنگ های سی ساله مذهبی(1618-1648) میان قدرت های اروپایی به امضاء رسید[10]، دولت های امروزی که اولین عناصر تشکیل دهنده و مخاطبان اصلی حقوق بین الملل بودند، شکل گرفتند. البته لازم به ذکر است که دولت ها قبل از معاهدات وستفالی وجود داشتند و با هم در ارتباط بودند، لکن اساتید علم حقوق معمولاً شکل گیری دولت­های امروزی را از زمان شکل گیری این معاهدات می دانند.[11] چرا که طی این معاهدات حاکمیت و تساوی دولت ها به عنوان اصول بنیادین روابط بین الملل شناخته شدند.[12] براین اساس بلاشک در این دوران موجودیتی که به طور سنتی در حقوق بین الملل شناسایی شد، دولت ها بودند که با توجه به قدرتی که در دست داشتند، موضوع حقوقی اصلی بودند، در حالی که فرد موضوعی اشتقاقی بود که از دولت ناشی شده بود.[13] بدین سان در مدل وستفالیایی، دولت ها شخص حقوقی برتر بودند[14] و افراد انسانی تنها در سایه سار دولت ها و جزئی از آنها به شمار می رفتند. ایشان در عرصه بین المللی هیچ گونه حقوق و تکلیفی نداشتند.

لکن رویه قابل توجهی در این دوران وجود دارد که نشانگر اولین توجهات جامعه بین­المللی به حقوق فرد و مسئولیت بین المللی او است و آن عرفی است که در خصوص مجازات جرم دزدی دریایی،[15] در این سال ها در بین دولت ها رایج بوده است. سال های 1700 تا 1725 دوره طلایی دزدی دریایی محسوب می گردد.[16] بر این اساس به لحاظ آسیب ها و خطراتی که این جرم برای دولت­ها به همراه داشت، عرفی در عرصه بین المللی شکل گرفت که به موجب آن دزدی دریایی به منزله جرمی تلقی شد، که همه دولت ها می توانستند نسبت به آن اعمال صلاحیت[17] نمایند،[18] بدین معنا که دولت ها بر مبنای قانون داخلی شان فرد مجرم را گذشته از این که چه تابعیتی را داراست، مجازات نمایند. این چنین بود که حدود500-600 نفر از دزدان دریایی انگلیس و آمریکا بین سال های 1716 تا 1726 به مجازات اعدام محکوم شدند.[19] برخلاف آنچه امروزه در شمار جرایم موضوع صلاحیت جهانی مطرح می باشد، از این دوران تا صدها سال[20] صلاحیت جهانی تنها نسبت به جرم دزدی دریایی اعمال می­شد.[21] رویه ای که در روابط بین دولت های آن روز اعمال می شده، اگر چه از دید وظایف دولت­ها به آن نگریسته می­شد و دولت ها از جانب خویش اعمال صلاحیت می کردند و نه از جانب جامعه بین­المللی؛ و نیز قصد دولت ­ها از مجازات، شناسایی افراد به عنوان اشخاص دارای حقوق و وظایف بین­المللی نبوده است؛ لکن این امر تا حدودی آغازی است برای توجه به مسئولیت بین المللی اشخاص مرتکب جرم، به علاوه نظر به حمایت از اشخاص زیاندیده و قربانی جرمِ دزدی دریایی دارد، که در اغلب مواقع اشخاص خصوصی بودند. به این ترتیب بر مبنای عرف هایی که در قدیم برقرار شده بود، در واقع جرم دزدی دریایی به عنوان یک جرم تحت حقوق بین الملل مطرح بوده است. همانطور که در برخی از قوانین ملی[22] هم این امر تایید شده است.[23] در مورد مسئولیت بین المللی ناشی از این جرم در این دوران تاریخی نکته حائز اهمیت این است که حقوق بین الملل در این موارد مستقیماً تعهدات را بر افراد در ارتباط با دزدی دریایی تحمیل نکرده است؛ بلکه قدرت کشورها را بر تعقیب افراد مورد تأیید قرار داده است.[24] لذا در آن زمان فرد موضوعیتِ علی حده ای در حقوق بین الملل نداشته است. به طوری که برده داری به شدت شیوع داشت و در سال های 1650 تا 1800 تنها از قاره آفریقا قریب 12 میلیون انسان برای بردگی ربوده شدند. تجارت برده به عنوان یک فعّالیت مشروع و حتّی یک نهاد دولتی تلقّی می­شد و شناسایی­ برده داری به عنوان یک جرم بین­المللی دشوار بود.[25] لذا در این سال ها حقوق و تکالیف افراد در جامعه بین­المللی به هیچ وجه مورد پذیرش قرار نگرفته بود. با این حال، جرم انگاری دزدی دریایی را می­توان از ابتدایی ترین جرقه های شناسایی حقوق و تکالیف بین المللی افراد و به عبارتی شناسایی شخصیت حقوقی ایشان، محسوب نمود. اگرچه در این فقره نیز آنچه بیش از همه مدنظر جامعه جهانی آن روز بوده، شناسایی تکالیف و مسئولیت بین­المللی مستقیم مرتکبین این جرایم به عنوان موضوعات حقوق بین­الملل نبود بلکه، تکالیف دولت ها در زمینه تعقیب و مجازات این جرم موضوعیت داشته است. به عبارتی اگرچه تکالیف بین المللی علی الظاهر به طور مستقیم بر روی دزدان دریایی عملیاتی می­شد، لکن مطابق اصول فنی این تکالیف، مستقیما نسبت به دولت ها اعمال می شده و نه در خصوص افراد.[26]

در سال های اولیه قرن هجدهم نیز نظریه پردازانی چون واتل[27] همچنان بر تصوری دولت محور از جهان معتقد بودند.[28] در حقیقت نظریه سنتی وجود هرگونه حقوق بنیادین بین­المللی برای فرد و امکان اینکه این چنین حقوقی خلق شوند را نیز، انکار می کرد و همچنین ظرفیت افراد برای اجرای حقوق بین­المللی شان را، تکذیب می نماید. در واقع محرومیت افراد از چنین حقوق و ظرفیتی، به این دلیل است که در این زمان نظریه پردازان عقیده داشتند که، افراد نمی توانند ذینفع مستقیم حقوق بین المللی باشند. لذا باید به دولت خود برای دستیابی به حقوق خود تکیه نمایند.[29] در این میان فیلسوف برجسته فلسفه غرب امانوئل کانت که در این دوره می زیست برخلاف هم عصران خویش برای افراد انسانی حقوق و تکالیف قائل بود و به انسان به عنوان غایت می نگریست. مباحث وی در این خصوص اگرچه عمدتاً در فلسفه اخلاق مطرح بود، لکن توانست الگویی باشد برای حقوق دانان برجسته ای که سال ها بعد در پی توسعه و سپس تدوین شخصیت حقوقی فرد در حقوق بین الملل، تلاش نمودند.

اگرچه نگرش کانت در این دوران، این حقیقت را نقض نمی کند که، در این زمان دولت­های مستقل تنها موضوعات حقوق بین الملل بودند که حائز حقوق و تعهدات و در نتیجه شخصیت حقوقی بین المللی محسوب می شدند. در حالی که افراد تنها در ساختار وجودی دولت جایگاه و شخصیت داشتند و همچنان در نظام حقوق بین الملل حاکمیت مطلق، حقی برای دولت ها محسوب می شد که این حاکمیت استقلال و شخصیت حقوقی افراد را در عرصه بین المللی بر نمی تافت. به این ترتیب، آنچه که در حال حاضر به عنوان حقوق بشر، شخصیت انسانی، حیات، آزادی و برابری انسان ها شناخته می­شود، تا دهه های آخر قرن هجدهم تنظیم نشده بود.[30]

 


[1] - محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، تهران ، گنج دانش ،1390، چاپ چهل و یکم ، ص 40 .

[2] - حسین فروغی نیا ، «بین المللی شدن حقوق بشر و دگردیسی در مفهوم حاکمیت دولت ها در عصر جهانی شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامی، شماره 1، سال اول ،زمستان1390، ص166.

[3] - کک دین نگوین ، پاتریک دییه ، آلن پله ، حقوق بین الملل عمومی، جلد اول، ترجمه: حسن حبیبی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص71.

[4] - محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی ، پیشین ، ص 40 .

[5] - Hugo Grotius, The Rights of War and Peace(1625), ed. R. Tuck, Liberty Fund, 2005.

[6] - Kate Parlett , “The Individual and Structural Change in the International Legal System”, Cambridge Journal of International and Comparative Law, 2012, p. 60.

[7] - Thomas Hobbes.

[8] - حسین فروغی نیا ، پیشین.

[9] - Michael Galchinsky , The War on Terror and the Right to Legal Personality, Atlanta ,Center for Human Rights and Democracy,Georgia State University, 2011,p. 19.

[10] - Paul D'Anieri , International Politics: Power and Purpose in Global Affairs, Cengage Learning, Boston(USA), 2011, p .28

[11] - Bindeshwar Pathak & Shiva Pratap Singh , Glimpses of Europe: A Crucible of Winning Ideas, Great Civilizations and Bloodiest Wars, New Delhi(India),Gyan Publishing House, 2010, p. 120.

[12] - نگوین کک دین ، پاتریک دییه ، آلن پله ، پیشین، ص71.

[13] - Robert Kolb , “Book Revews The Concept of International Legal Personality”, The European Journal of International Law ,vol. 18, no. 4 ,2007, p. 776.

[14] - Michael Galchinsky , op.cit ,p. 20.

[15] - با توجه به ماده15 کنوانسیون 1958 راجع به دریای آزاد و ماده 10 کنوانسیون 1982 حقوق دریاها : دزدی دریایی در حقوق بین الملل اساساً به هرگونه عمل غیر قانونی قهرآمیز و یا غارت و چپاول اطلاق می شود که با اهداف خصوصی توسط خدمه یا مسافرین یک کشتی خصوصی یا یک هواپیمای خصوصی، در دریای آزاد یا جایی که تحت کنترل سرزمینی هیچ دولتی نیست صورت می گیرد.

[16] - Helen Smith, Pirates, Swashbucklers and Buccaneers of London, Watling Street, 2004, p. 15.

[17] - صلاحیت جهانی (Universal Jurisdiction).

[18] - ربکا والاس، حقوق بین الملل، ترجمه و تحقیق: سید قاسم زمانی و مهناز بهرام لو، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی(شهر دانش)، 1390، چاپ سوم ، ص154.

[19] - Gabriel Kuhn , Life Under the Jolly Roger: Reflections on Golden Age Piracy, PM Press, 2010, p. 18.

[20]- For hundreds of years, universal jurisdiction only applied to the crime of piracy.

[21]- Eugene Kontorovich , “ The Piracy Analogy: Modern Universal Jurisdiction’s Hollow Foundation” ,Harvard International Law Journal , vol. 45 , Number 1, Winter 2004, p. 184.

[22] - برای مثال در رویه قضایی ایالات متحده در سال 1820 در قضیه اسمیت علیه ایالات متحده( United States v. Smith)

[23] - Kenneth S Gallant , “Criminal Defense and the International Legal Personality of the Individual, Quebec Review of International Law, Vol. 75,Legal Studies Research Paper No. 11-11, 2010, p. 3.

[24] - P., Alfred Rubin , Law of Piracy, University Press of the Pacific Hunolulu, 2006, p. 17.

[25] - نگوین کک دین، پاتریک دییه، آلن پله ، پیشین، ص 1145.

[26] - Julie Cassidy, “Emergence of the individual as an international juristic entity: enforcement of International Human Rights”, Deakin Law Review, Vol. 9, Number 2, Deakin University, 2004, p. 539.

[27]- Emer de Vattel (1714 –1767).

واتل یک فیلسوف سوئیسی، دیپلمات و حقوقدان قرن هجدهم بود، که پایه و اساس حقوق بین الملل مدرن را گذاشت.

Jacob Teunis Harskamp, The Anatomy of Despondency: European Socio-Cultural Criticism 1789 –1939, BRILL, 2011, p. 870.

[28] - AA Cançado Trindade,The Historical Recovery of the Human Person as Subject of the Law of Nations”, Cambridge Journal of International and Comparative Law, Vol. 1, Issue 3, 2012, p. 52.

[29] - Julie Cassidy , op.cit , p. 534.

[30] - Berta Hernandez-Truyol & Stephen Powell , Just Trade: A New Covenant Linking Trade and Human Rights, New York, NYU Press, 2009, p. 53.

دانلود ادبیات نظری تحقیق شناسایی حق فرد به شخصیت حقوقی در حقوق بین الملل

ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری


ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری

ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری

دانلود ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری

ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 45 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21

ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری در 21 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

بخشی از متن :

شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری

مبحث اول: شرایط حاکم بر انعقاد قراردادهای پیمانکاری

عقد یا قرارداد به عنوان یک موضوع حقوقی، به قدمت تمدن بشری سابقه دارد. بشر از زمانی که زندگی گروهی را آغاز کرده عقد نیز ابزاری برای مبادلات اقتصادی و اجتماعی بین افراد به کار گرفته شد. اصول حاکم براین قراردادها را قانون و یا عرف اداری معین داشته است و به این ترتیب آزادی طرف قرارداد را محدود کرده است از جمله این محدودیت ها شرایطی است که از پیش توسط اداره تعیین شده و در آن جای بحث چندانی نیست حتی در این قراردادها مقامات عمومی می توانند تغییراتی را در شرایط مربوط به تعهدات طرف قرارداد بدهند تا آن حد که تعادل کلی حقوق تعهدات طرفین مختل نشود. قراردادهای اداری نظام های حقوقی متفاوتی از قراردادهای خصوصی دارند، طوری که این قراردادها جزء نظام حقوقی عمومی هستند و از قوائد حقوق عمومی پیروی می کنند. این اصطلاح ناظر به قراردادهایی است که لااقل یک طرف آن اداره‌ای از ادارات عمومی بوده، و برای تأمین پاره‌ای از خدمات عمومی و هم به عنوان حقوق عمومی منعقد می‌شود. وجود شرایط و ضوابط هر اداره دولتی قرارداد منعقده بین اشخاص حقیقی و حقوقی با این ادارات را تحت تاثیر قررار داده است. و در صورت عدم شناخت شرایط و ویژگی های خاص هر سازمان دولتی موجب میشود تا قراردادها با مشکلات و موانعی تنظیم شود. و در زمان اجرا به طور ناقص و یا با مشکلات حقوقی اجرا شود که پرونده های حقوقی متعدد را ایجاد می کند و این خود موجب صرف هزینه های مالی وزمانی متعدد می گردد. شناخت موانع و مشکلات در مرحله تنظیم قراردادها می تواند کمک شایانی در پیشگیری از بروز مشکلات حقوقی بعدی شود. در این تحقیق سعی بر آن است که عوامل مهم در تنظیم قراردادهای دولتی را شناسایی کرده و سپس به بررسی مشکلات و موانع موجود در تنظیم و اجرای قراردادهای دولتی پرداخته شود. اهداف تحقیق اهداف تحقیق آشنایی با چگونگی ایجاد یک قرار داد دولتی با عوامل آن در عمل است وبررسی آثار قرارداد نسبت به طرفین و تعهدات آنها نسبت به یکدیگراست. و همچنین آگاهی از اختیارات کسانی که به نحوی در انعقاد قرارداد اداری نقش دارند و نیز بررسی موانع و مشکلات موجود در تنظیم قراردادها است.

برای تحقق قرارداد، نه تنها وجود دو اراده ضروری است بلکه این دو شرط نیز لازم است:

1- اراده هایی که با هم توافق می کنند باید جنبه انشائی داشته باشد، یعنی اثری را بوجود آورد. مثلاً اگر یکی از دو طرف عقد به ایجاد حقی در گذشته اقرار کند و دیگری گفته او را تصدیق کند، این توافق را نباید عقد دانست. زیرا طرفین در (اخبار به حق) اشتراک نظر پیدا کرده اند نه در انشاء آن(ماده 191 ق. م).

2- اثر دلخواه باید ناشی از توافق دو اراده باشد. پس، اگر یک اراده بتوانند حقی را بوجود آورد، عمل حقوقی را نباید عقد شمرد، هرچند که اراده دیگر بتواند آن را ازبین ببرد(ماده 834 ق.م).

 

گفتار اول: مبانی حقوقی قرارداد

قانون مدنی جلد اول از ماده 11 الی 824 و مشخصاً مواد 10 – 183 – 190 و ماده 183 به عقود و معاملات و الزامات آن و اقسام قراردادها پرداخته است.

پیچیدگی روابط اجتماعی و تحولات سیاسی- اقتصادی هر روز شکل تازه ای از معاملات ایجاد می کند و تعهداتی را مطرح می سازد که پیش از آن نمونه ای نداشته است. قانون مدنی، از دیر باز عقودی را که مورد نیاز عمومی مردم بوده است تحت عنوان(عقود معینه) موضوع حکم قرارداده است و شرایط درستی و آثار آنرا به تفضیل بیشتر ارائه می کنند. در بیشتر قوانین، قراردادها برحسب شرایط انعقاد و نوع تعهداتی که از آنها ناشی می شود به انواع زیر تقسم شده اند:

1-عقود رضایی و تشریفاتی: رکن اصلی لازم و کافی برای انعقاد کلیه قراردادها توافق دو اراده است(190.ق.م) و تشریفات خاصی برای شرایط قرارداد افزوده نشده است. پس در حقوق ما اصل اینست که (عقد با تراضی واقع می شود و نیاز به هیچ شکل خاصی ندارد.) در تمییز عقود رضائی، آنچه اهمیت دارد شرایط وقوع پیمان است نه اثبات آن. در برخی دیگر از قراردادها، توافق دو اراده در صورتی معتبر است که به شکل مخصوص و با تشریفات معین بیان شود. دراین نوع عقد که به آن( عقود تشریفاتی) می گویند، صورت عقد شرط وقوع آن است و توافقی که شکل مخصوص را دارا نباشد باطل است.

2- عقود معین و نامعین: عقود معین عقودی است که در قانون نام خاص دارد و قانون گذار شرایط انعقاد و آثار آن را معین کرده است. در این گروه از قراردادها، ضرورت ندارد که تمام حقوق وتکالیف طرفین در پیمان آورده شود زیرا قانون گذار خود به چنین کاری دست زده و آنچه را عادلانه و متعارف یافته است بصورت قوانین تکمیلی و گاه امری، در آثار عقد آورده است. از سوی دیگر، «عقود نامعین» که در قانون عنوان و صورت خاصی ندارد و شرایط و آثار آن بر طبق قواعد عمومی قراردادها و اصول حاکمیت اراده تعیین می شود. بموجب قانون مدنی برای ایجاد تعهد لازم نیست که تراضی اشخاص به صورت معین در آید.

قرار داد خصوصی به هر شکل که بسته شود در حقوق عمومی تابع قواعد عمومی قراردادهاست. النهایه، گاهی ممکن است برخی از قراردادهای نا معین، ترکیب از عقود معین باشد. فی المثل قرارداد اقامت در مهمانخانه ترکیبی است از قرارداد اجاره، خرید غذا و... می باشد.

3- قراردادهای الحاقی در پاره ای پیمان ها، اختیار گفتگو درباره شرایط قرارداد به کلی از یک طرف گرفته می شود و طرف دیگر از پیش تمام شرایط و آثار آن را معین می کند. کسی که مایل به بستن پیمان است، یا باید از آن منصرف شود یا تمام شرایط طرف را بپذیرد و در واقع به طرحی بپیوندد که او به طور مستقل تنظیم کرده است. به همین دلیل این گروه از قراردادها را «الحاقی» یا «انضمامی» می نامند. امروزه بیشتر پیمان های مربوط به استفاده از برق، آب، تلفن، راه آهن، معادن و همچنین غالب خدمات عمومی. قراردادهای اداری (بویژه پیمانکاری های دولت و نهادهای عمومی) از جهت اینکه شرایط عقد از پیش تعیین می شود یک قرار داد الحاقی است، ولیکن از این جهت که در آن یک اراده برتر (اراده عمومی) حاکم است، از آن متفاوت و متمایزی است و خود یک عقد ویژهای را تشکیل می دهد. نظام حقوقی قراردادهای دولتی معاملات دولتی معاملاتی هستند که به وسیله مامورین دولتی به نمایندگی از طرف دولت یا دستگاه دولتی از یک طرف با اشخاص حقیقی یا حقوقی از طرف دیگر در زمینه های مالی و در قالب یکی از عقود معین حقوق مدنی منعقد می گردد و اختلافات ومسائل آن تابع مقررات حقوق خصوصی بوده، و در دادگاه های حقوقی مورد رسیدگی قرار می گیرند. قواعد شکلی قراردادهای دولتی: طبق ماده 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی تا جایی که مخالف قانون نباشد معتبر است. مدیران دولتی فقط نماینده دستگاه مربوطه هستند و تنها همان اختیاری را دارد که قانون به او اعطا کرده است. با توجه به اینکه مدیران دستگاه های دولتی نماینده اداره متبوع خود هستند نه مالک آنچه تحت اداره است. به این ترتیب انعقاد معاملات دولتی از جهات مختلف با محدودیت ها، ممنوعیت ها و رعایت تشریفات چندی روبروست. مثلاً دستگاه های دولتی در مواردی از انجام بعضی از قراردادها و معاملات ممنوع هستند. دریافت هدایا و کمک های نقدی یا غیر نقدی (موضوع ماده 4 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت)، خرید اتومبیل های خارجی و خرید یا اجاره هواپیما، خرید و فروش های کالاهای داخلی و خارجی و صادرات و واردات این نوع کالاها برای دستگاه هایی که فعالیت بازرگانی جزو وظایف آنها نیست؛ (موضوع مواد 30 ، 31 و 50 قانون مذکور) از جمله موارد ممنوعیت های قانونی دستگاه های دولتی به شمار می روند.

دانلود ادبیات نظری تحقیق شرایط و مبانی حقوقی قراردادهای پیمانکاری

دانلود ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال، جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران


ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال، جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران

ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال، جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران

دانلود ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال، جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران

ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 48 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31

توضیحات :

ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال، جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران در 31 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

بخشی از متن :

آثار وضعی ابطال

مبحث اول: اثر زمانی ابطال به دلیل مغایرت با شرع

بر طبق اصول (1) و (2) قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران نظامی بر پایه‌ی اصول اعتقادی دین مبین اسلام است لذا جریان شریعت و مذهب را باید در تمامی عرصه ها از جمله حقوق اداری و ادارات مشاهده نمود. این مسئله باعث می‌شود تا نتوان از مغایرت تصمیمات اداری با شریعت اسلام چشم پوشی کرد به همین دلیل در این مبحث ابتدائا به جایگاه شرع در نظام حقوقی اسلامی و سپس آثار مغایرت با شرع تصمیم اداری از بعد زمان خواهیم پرداخت.

گفتار اول: جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران

در مورد جایگاه قواعد شرعی دو نوع تحلیل مشاهده می‌شود دسته‌ای خود به تجزیه قواعد شرعی پرداخته سپس به بررسی تعارضات این دو پرداخته‌اند و در نظریه‌ای دیگر قائل به تقابلی بین شورای نگهبان و قانون عادی نبوده لذا تعارض عملی بین این دو را رد می‌کند.

برخی از ویژگی‌های سلسله مراتب هنجاری در جمهوری اسلامی عبارتند از: وجود نظم اسلامی به موازات نظم حقوقی و لزوم تحلیل رابطه‌ی بین این دو، دشواری تعیین مرز دقیق بین سطوح هرم نظم حقوقی و همچنین ضرورت تعریف دقیق اجزای این سطوح. هر چند در این بند جایی برای صحبت از تمامی این سطوح نیست بلکه بطور مشخص به جایگاه نظم اسلامی یا قواعد شرعی می پردازیم. چرا که وجود این سطح در سلسله مراتب مذکور چالش‌هایی را ایجاد نموده است. اما به منظور فهم بهتر جایگاه قواعد شرعی اشاره‌ای گذرا به سلسله مراتب کلی در بین هنجارها ضروری به نظر می‌رسد.

معمولا در نظام‌های حقوقی مردم سالار قوانین به این ترتیب رده بندی می‌شوند:

قانون اساسی، قانون عادی و آیین نامه های اداری

بنابراین قانون اساسی در نظام سلسله مراتبی، هنجار برین، یا هنجار مادر است و دیگر قوانین و آیین‌نامه‌ها باید در چارچوب آن تنظیم شوند. به همین ترتیب تمام آیین‌نامه‌های اداری باید در پیرامون قوانین موضوعه تدوین و تصویب شوند. آیا چنین سلسله مراتبی در نظام هنجاری اسلامی معمول و مجری است؟ در این باره می‌توان به مثال‌های متعددی از عدم اعتقاد شورای نگهبان به سلسله مراتب رایج در دنیای حقوق اشاره داشت. در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به اصل 4 و با نادیده گرفتن شرع می‌‍‌توان همین سلسله مراتب کلاسیک و عام را مشاهده کرد. به همین صورت که قانون اساسی در راس قرار گرفته و سپس قانون عادی و بعد تصویب نامه، آیین نامه و سایر مقررات اداری قرار می‌گیرند.

اما بحث از جایی شروع می‌شود که ما شرع را نیز در نظر بگیریم بر طبق اصل 4 قانون اساسی تمامی قوانین حتی خود قانون اساسی باید منطبق با شرع باشد لذا به شرع اثری فراهنجاری (در قالب سلسله مراتب کلاسیک ) داده شده و این شرع است که در راس هرم قرار خواهد گرفت .

با توجه به مطالب بخش پیشین هر نظام حقوقی تنها بر اساس یک سلسله مراتب، یعنی سازماندهی پویای روند آفرینش حقوق، استوار می‌شود. در حالی که در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران چنین نیست و ما شاهد دو نظم حقوقی و شرعی هستیم که سلسله مراتب خاص خویش را دارند و البته به موجب اصل 4 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌توان گفت که نظم حقوقی به عنوان یک مجموعه‌ی هنجاری در بسیاری موارد باید از نظم شرع تبعیت نماید. پس برای تبیین سلسله مراتب هنجارها تحلیل رابطه آنها با قواعد شرعی اجتناب ناپذیر است.

 

  1. سلسله مراتب هنجارهای حقوقی و نظم اسلامی

با توجه به مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌توان دو نوع تعامل را برای نظم شرعی و نظم حقوقی در نظر گرفت . در برخی موارد نظم شرعی حاکم بر نظم حقوقی است . در برخی موارد نظم شرعی مکمل نظم حقوقی است .

 

الف )حاکمیت نظم شرعی بر نظم حقوقی

در مورد روابط نظم شرعی و نظم حقوقی اصول گوناگونی بدین موضوع اشاره دارند. بنابراین در گام نخست باید دریافت که مبنای رابطه ی دو نظم مورد نظر چیست؟ به عبارت دیگر آیا هنجارهای حقوقی باید منطبق با قواعد شرعی باشند یا فقدان تعارض کفایت می‌کند ؟

بنابراین بحث حاکمیت نظم شرعی بر نظم حقوقی را از دو منظر می‌توان بررسی نمود: نخست این که هنجارهای موجود در نظم حقوقی باید منطبق با موازین شرعی باشند (تبعیت مثبت) و دوم اینکه هنجارهای مذکور مغایرتی با موازین شرعی نداشته باشند (تبعیت منفی) که بالطبع آثار حقوقی هر جنبه کاملا تفاوت می‌یابد.

در تبعیت مثبت یا لزوم انطباق هنجارهای نظم حقوقی از موازین شرعی، اصل مادر یا به تعبیری اصل حاکم اصل 4 قانون اساسی است. در حالی که در تبعیت منفی یا عدم مغایرت هنجارهای حقوقی با موازین شرعی اصل 96 قانون اساسی تصریح می‌کند که :

«تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آنها با قانون اساسی بر عهده‌ی اکثریت همه‌ی اعضای شورای نگهبان است. » همچنین اصل 72 قانون اساسی نیز مجلس شورای اسلامی را از وضع قوانین مغایر با اصول و احکام مذهب رسمی کشور باز داشته است. ملاحظه می‌شود که در این اصل تبعیت منفی از سویی نسبت به «احکام اسلام» و از سوی دیگر «اصول و احکام مذهب رسمی کشور » در نظر گرفته شده است که نسبت عموم و خصوص من وجه بین آنها وجود دارد. (جوان آراسته،1382 :82)

ملاحظه می‌شود که در اعمال نظارت شرعی از سویی در اصل 4 بر «اساس قرار گرفتن موازین اسلامی » است و از سوی دیگر در اصل 96 بر «عدم مغایرت » با احکام اسلامی تاکید می‌شود. گو اینکه در این رابطه نیز، در مقایسه با « عدم تعارض » با قانون اساسی نظم شرعی از ضمانت اجرای نیرومندتری نسبت به « عدم مغایرت » برخوردار است. به نظر برخی «شمول اصل 4 گسترده‌تر از قانون اساسی است زیرا شمول اصل مذکور تمامی قوانین و مقررات را در بر می‌گیرد و شمول چارچوب قانون اساسی به موجب اصل 71 قانون اساسی تنها منحصر به مصوبات مجلس شورای اسلامی است. این تلقی با توجه به اصل 170 قانون اساسی و ماده‌ی 40 قانون دیوان عدالت اداری تقویت می‌شود(هاشمی،1384 :316) تفسیر اصل 170 قانون اساسی و صلاحیت شورا در پاسخ به استعلامات دیوان عدالت اداری در رابطه با مغایرت یا عدم مغایرت مقررات اجرایی با شرع از همین تفسیر عام اصل 4 قانون اساسی و به عنوان یکی از مصادیق آن نشئت می‌گیرد.

برخی نیز بر این اعتقادند که اصل 4 قانون اساسی مانند سایر اصول فصل نخست قانون اساسی مفهومی کلی دارد و جزئیات این اصل را باید در اصول 72، 91، 94 و 96 یافت. (خامنه ای، 1369: 26-32) این دیدگاه صحیح به نظر نمی‌رسد، زیرا علاوه بر ادبیات متفاوت در اصول مورد نظر در قانون اساسی، سازوکارها هم متفاوت در نظر گرفته شده‌اند. در نظر برخی دیگر، «موازین اسلامی شمول وسیع‌تری نسبت موازین فقهی دارد، اما موازین فقهی فرعی‌تر و پایین تر از موازین اسلامی هستند. موازین اسلامی شامل عقاید و اخلاقیات هم می‌شود و در علم کلام هم کاربرد دارد. اما وقتی موازین فقهی می‌گوییم، بیشتر سراغ احکام و وظایف عملی می رویم.» (هاشمی رفسنجانی،1383: 12) اما در قلمروی نظارت شرعی «کار شورای نگهبان در هر دو اصل یکی است. تصمیم فقهای این شورا حکم است. گاه این حکم بر اساس احکام است و گاه بر اساس موازین در زمانی که حکم شرعی نداشته باشیم.» (همان: 13) واضح است بر طبق نظر اخیر با اینکه در منابع شرعی قائل به سلسله مراتب هستیم، اما در احکام، یعنی هنجارهای شرعی ناشی از منابع مذکور، و بالتبع نوعی نظارت شرعی سلسله مراتبی وجود ندارد. با توجه به اینکه تمایز در اعتبار منابع لاجرم به تمایز قواعد شرعی حاصل از این منابع خواهد انجامید و نیز وجود اصول و احکام گوناگون اولیه و ثانویه به نظر می‌رسد که وجود سلسه مراتب در نظم اسلامی بدیهی است. اما مشکل اینجاست که سازوکار مربوط به تضمین یا ضمانت اجرای قواعد شرعی موجود در این سلسه مراتب یکسان است و این ناهماهنگی، سلسله مراتب شرعی را نیز مخدوش می‌سازد.

اما مسئله‌ی مهم آن است که چگونه می‌توان بین این سلسله مراتب و سلسله مراتب موجود در نظم حقوقی ارتباط برقرار کرد؟ کدامیک از هنجارهای حقوقی در تبعیت از قواعد شرعی قرار می‌گیرند؟ در صدر هرم نظم اسلامی، اصولی قرار دارند که هنجارهای نظم حقوقی ولو برترین آنها یعنی هنجارهای قانون اساسی باید از این اصول تبعیت کنند.

ب) تکمیل نظم حقوقی بوسیله نظم شرعی

در بیشتر کشورهای اسلامی « در زمینه ی مسائل حقوقی حسب مورد قوانین کم و بیش از منابع اسلامی اقتباس شدند، ولی در امور کیفری تقریبا به طور کلی مبانی حقوق اسلامی کنار گذاشته شد » (مهرپور،1370: 349) بنابراین، از نظر اینکه منبع اسلامی بسیاری از هنجارهای حقوقی، فقه اسلامی بود، حقوقدانان ناچار از مراجعه به این منابع برای تفسیر هنجارهای مذکور بودند. بنابراین، قواعد اسلامی در بسیاری از کشورهای اسلامی به مثابه قواعد مفسر هنجارهای حقوقی در نظر گرفته می‌شود. اما در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران نقشی فراتر از تفسیر به قواعد شرعی اعطا شده است و آن نیز تکمیل کننده‎‌ی هنجارهای حقوقی است .

بر این اساس اصل 167 قانون اساسی مقرر می‌کند :

«قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد به استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.»

بدین ترتیب با دقت در مفاد این اصول مشخص می‌شود که رجوع قاضی به نظم اسلامی در فرض فقدان هنجارهای حقوقی مربوط به موضوع رسیدگی است. اما در صورت تحقق فرض فوق، اصل 167 دو گروه از قضات را از یکدیگر متمایز می نماید : «نخست قضات مجتهد که مستقیما حکم قضیه را در منابع معتبر اسلامی در می یابند و قضات غیر مجتهد که باید از فتاوی معتبر استفاده نمایند. بر گروه اخیر باید قضات مجتهدی را افزود که قدرت استنباط دارند، ولی بر دعوای مطروحه، حکمی را که موجب اقناع وجدان آنها شود نمی یابند.» (جباری مصطفی، 1387: 128)

مفاد اصول فوق مشکلات زیادی را در عمل به دنبال داشت. در ابتدا مفاد این اصل با اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها تعارض می‌یافت که به نوعی قلمروی آن در رویه‌ی قضایی به امور حقوقی محدود شد. اما در مرحله‌ی بعد، آنجا که بحث ما در مورد سلسله مراتب هنجارها ارتباط می‌یابد، پرسش آن است که آیا در این نقش تکمیلی هم می‌توان سلسله مراتبی برای قواعد شرعی در نظر گرفت، پاسخ بسیار دشوار است: از سویی می‌دانیم که فتاوا حکم شرعی را بیان می‌کنند یا به بیان دیگر مجتهد از قواعد شرعی حکم قضیه را استنباط می‌کند، پس تلقی فتاوا به عنوان قواعد شرعی خطاست. به علاوه باید دانست که مبنای «اعتبار» فتاوا چیست؟ (همان) از سوی دیگر، منابع معتبر اسلامی نیز منبع قواعد شرعی هستند و آنها نیز نمی‌توانند در سلسله مراتب واقع شوند. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که اصل 167 قانون اساسی جنبه‌ی کارکردی قاضی در قبال نظم اسلامی یا منابع و روش استنباط او را مدنظر داشته است و نقش تکمیلی به نوعی نقش کارکردی است تا اینکه سلسله مراتبی را در ایفای نقش تکمیلی نظم اسلامی را در نظر گرفته باشد.

دانلود ادبیات نظری تحقیق آثار وضعی ابطال، جایگاه قواعد شرعی در نظام حقوقی ایران

چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت بین الملل؛ با تاکید بر اتحادیه اروپا


چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت بین الملل؛ با تاکید بر اتحادیه اروپا و اتحادیه تجارت آزاد اروپا (افتا) 2019(word)

چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت بین الملل؛ با تاکید بر اتحادیه اروپا و اتحادیه تجارت آزاد اروپا (افتا)2019(word)

دانلود چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت بین الملل؛ با تاکید بر اتحادیه اروپا و اتحادیه تجارت آزاد اروپا (افتا) 2019(word)

حقوق تجارت بین الملل
چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی 
چالش های حقوقی همگرایی
چالش حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت 
چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت بین الملل
دسته بندی اقتصاد
فرمت فایل docx
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18
سال انتشار: 1398
محل انتشار: فصلنامه مطالعات حقوق عمومی، دوره: 49، شماره: 1
کد COI مقاله: JR_JPLSQ-49-1_010
زبان مقاله: فارسی word
(فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت word قابل دریافت می باشد)

چکیده مقاله:

تمایل دولت ها به تشکیل اجتماعات اقتصادی منطقه ای در کنار سازمان ها و اتحادیه های بزرگبین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و اتحادیه اروپا، که اغلب مبتنی بر توجیهات اقتصادی وسیاسی است، چه در بدو شکل گیری و چه در طول حیات آنها، خالی از موانع حقوقی نیست.جهانی شدن علاوه بر ابعاد اقتصادی دارای جنبه های حقوقی نیر است که از جمله آن می توان بهیکسان سازی قواعد حقوقی اشاره کرد. تلاش و ثمره فعالیت برخی سازمان های بین المللی مانندکمیسیون تجارت بین الملل آنسیترال، موسسه وحدت حقوق خصوصی رم و ... در راستای حذفیکی از موانع حقوقی همگرایی اقتصادی یعنی تعارض قوانین داخلی دولت ها صورت گرفتهاست. علاوه بر این، عوامل دیگری مانند اصل حاکمیت دولت ها مطابق منشور ملل متحد،صلاحیت های موازی در رسیدگی به اختلافات تجاری، استثنایات اجرای احکام داوری و قضاییخارجی و همچنین توسعه صلاحیت دادگاه های داخلی مانع از همگرایی کامل اقتصادی شدهاست در مقاله حاضر عوامل مذکور در اتحادیه اروپا و اتحادیه تجارت آزاد اروپا (افتا) بررسی ونشان داده خواهد شد که این عوامل چگونه بر همگرایی یا واگرایی اقتصادی تاثیر داشته اند.

کلیدواژه‌ها:

اتحادیه اروپا، اتحادیه تجارت آزاد اروپا، حقوق تجارت بین الملل، همگرایی اقتصادی، یکسان سازی
 

 

دانلود چالش های حقوقی همگرایی اقتصادی دولتها از منظر حقوق تجارت بین الملل؛ با تاکید بر اتحادیه اروپا و اتحادیه تجارت آزاد اروپا (افتا) 2019(word)

دانلود فایل ورد word بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده


دانلود فایل ورد word بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده

نوع فایل ورد (doc) حجم فایل ۷۷ کیلوبایت (zip) تعداد صفحات ۱۳۳ مقدمه بشر همواره بلند پرواز بوده و سعی نموده است به آرزوهای ناممکن دست یابد این تلاش موجب گردیده به موفقیت‌های بزرگی نایل شود سال‌ها قبل انسان علاقه مند بود جهان خارج از کره خاکی را بشناسد و آن را به تسخیر خود درآورد ولی تا قبل از اینکه بتواند پرواز کند

دانلود دانلود فایل ورد word بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده

دانلود فایل ورد word بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده
دسته بندی حقوق
فرمت فایل doc
حجم فایل 68 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 133

نوع فایل : ورد (doc) | حجم فایل : ۷۷ کیلوبایت (zip) | تعداد صفحات : ۱۳۳

مقدمه:
بشر همواره بلند پرواز بوده و سعی نموده است به آرزوهای ناممکن دست یابد. این تلاش موجب گردیده به موفقیت‌های بزرگی نایل شود. سال‌ها قبل انسان علاقه مند بود جهان خارج از کره خاکی را بشناسد و آن را به تسخیر خود درآورد ولی تا قبل از اینکه بتواند پرواز کند. این آرزو و در حد توهم و تخیل بود. پس از آن که آدمی برای اولین بار توانست پا بر روی کرة ماه بگذارد این باور قوت گرفت، که پتانسیل موجود در انسان توانایی انجام کارهای بزرگی را دارد. وقتی خداوند به فرشتگان دستور داد در مقابل انسان خاکی زانوی تعظیم بزنند، بخاطر نیروی بزرگی به نام عقل و خرد بود که در نهاد انسان قرار داده بود. انسان که زمانی که در غارها مانند حیوانات زندگی می‌کرد، اکنون طبیعت و حیوانات را در جهت رفاه و آسایش خود به خدمت گرفته است.

تولد انسان غیر از روش معمول آن از آرزوهایی بوده که انسان از سالیان دور در فکر تحقق آن بوده است. در سالهای اخیر انتشار خبر موفقیت‌های دانشمندان علم ژنتیک در شبیه سازی حیوانات، دنیا را به شگفتی واداشت و متعاقباً شرکت کلوناید مدها شد، از طریق شبیه سازی دختری به نام «حوا» بدنیا آمده است. این تحقیق راجع به جنبه‌های ژنتیک شبیه سازی نیست. با این وجود برای تجزیه و تحلیل حقوقی آن، تطبیق آن با قواعد حقوقی باید آن را شناخت.

لذا ابتدا به صورت مختصر مکانیسم و تاریخچه شبیه سازی را بیان کرده سپس به تطبیق این مقوله با امور حقوقی و گهگاه فقهی می‌پردازیم شبیه سازی انسان شناخته نو ظهور علم ژنتیک بوده و بر همین اساس در شرع مقدس اسلام و دیگر ادیان الهی راجع به آن اظهار عقیده نشده است. با این وجود در مدت کوتاهی که موضوع شبیه سازی مطرح شده، تعدادی از فقهای جدید راجع به این موضوع اظهار نظر کرده‌اند. شبیه سازی تاکنون به صورت جدی در هیچ کدام از دانشگاه‌های کشور و تقریباً دنیا مطرح نشده و بعد حقوقی آن نگشوده مانده است، لذا علیرغم نبودن منابع فارسی و وقت گیر بودن مسئله مصر بر آن شرم تا کار تحقیقی خود را بر این موضوع قرار دهم.

شبیه سازی چیست؟
همه ما کم و بیش مطالبی در خصوص شبیه سازی شنیده‌ایم، ولی برای بررسی مشروعیت شبیه سازی نیاز داریم مراحل آن را نیز بشناسیم و طریقه تولید مثل را نیز مطلع باشیم در این مبحث سعی شده در دو گفتار این موضوع و مراحل آن را بیان کرده قادر مباحث بعدی با شناخت بهتر و دیدی بازتر به بررسی مسائل بپردازیم.

 

مقدمه
فصل اول: شناخت و کلیات
مبحث اول: شبیه سازی چیست؟
گفتار اول: تعاریف و اصطلاحات
گفتار دوم: تولید مثل و شبیه سازی

مبحث دوم: تاریخچه و بازتاب جهانی شبیه سازی و نگاه حقوق به آن
گفتار اول: عکس العمل شخصیتها و مجامع بین المللی
گفتار دوم: سوابق قانوگذاری
گفتار سوم: مقایسه شبیه سازی و اهدا جنین
گفتار چهارم: شبیه سازی از نگاه حقوق

فصل دوم: احکام حقوقی طفل شبیه سازی شده
مبحث اول: نسب
گفتار اول: تعریف حقوقی نسب
گفتار دوم: ماهیت حقوقی نسب
گفتار سوم: نسب طفل شبیه سازی شده

مبحث دوم: حضانت

مبحث سوم: محرمیت
گفتار اول: قرابت نسبی
گفتار دوم: قرابت سببی

مبحث چهارم: تابعیت
گفتار اول: کلیات
گفتار دوم: تابعیت بر اساس قانون ایران

مبحث پنجم: نام خانوادگی و اسناد سجلی
گفتار اول: نام خانوادگی
گفتار دوم: اسناد سجلی

مبحث ششم: اهلیت
گفتار اول: اهلیت تمتع
گفتار دوم: اهلیت استیفاء
مبحث هفتم: ارث

نتیجه گیری
فهرست منابع

دانلود دانلود فایل ورد word بررسی وضعیت حقوقی اطفال شبیه سازی شده